زمان جاری : پنجشنبه 14 تیر 1403 - 2:10 بعد از ظهر
نام کاربری : پسورد : یا عضویت | رمز عبور را فراموش کردم



تعداد بازدید 69
نویسنده پیام
poopak آفلاین


ارسال‌ها : 5
عضویت: 31 /1 /1396


حكایت آدم نما، نه آدم

نادانى را دیدم كه بدنى چاق و تنومند داشت، لباس فاخر و گرانبها پوشیده بود و بر اسبى عربى سوار شده و دستارى از پارچه نازك مصرى بر سر داشت، شخصى گفت: اى سعدى! این ابریشم رنگارنگ را بر تن این جانور نادان چگونه یافتى؟

گفتم: خرى كه همشكل آدم شده، گوساله پیكرى كه او را صداى گاو است. یك چهره زیبا بهتر از هزار لباس دیبا است.

به آدمى نتوان گفت ماند این حیوان

مگر دراعه و دستار و نقش بیرونش

بگرد در همه اسباب و ملك و هستى او

كه هیچ چیز نبینى حلال جز خونش


امضای کاربر :
پنجشنبه 31 فروردین 1396 - 11:02
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
پرش به انجمن :